دکوراسیون داخلی آرل

دکوراسیون داخلی آرل

دکوراسیون داخلی آرل

دکوراسیون داخلی آرل

طبقه بندی موضوعی

۲۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

متریال بتن به دلیل انعطاف در شکل ها و قالب های پیچیده، و تنوع در ایجاد بافت یکی از محبوب ترین متریال های معماری می باشد که هنوز هم کاربردهای فراوانی در تمام عرصه های طراحی دارد. ظرفیت گسترده متریال بتن باعث شد تا ما به معرفی 20 تصویر از ساختمان مهم معماری که در یک دهه گذشته توسط بتن اجرا شده اند را نام برده ایم. در این میان پروژه های لوسیانو کورک و رافائل الیویر بیشتر از سایرین است که معمولاً استفاده زیادی از این متریال در پروژه های خود دارند. البته برخی تصاویر در یک پروژه مشترک بوده و زاویه ای دیگر از اجرای بتن را به نمایش گذاشته است.

دبیرستان شماره 4 پکن – گروه معماری Open Architect

خانه S+j- لوسیانو کورک

ساختمان آرشیو آگساکا – گروه معماری Mendaro

کلیسای پیلگریم – گاتفرید باوم

ویلای خصوصی E20 - STEIMLE ARCHITEKTEN BDA

ایستگاه مترو لورن – گروه معماری آرن هنریکسون

خانه S+j (داخل) – لوسیانو کورک

خانه سُمباده – spaceworkers

خانه کارگاهی - PAX.ARQ

خانه آکولهال - SPRB arquitectos

ساختمان مرکزی گرینر - f m b architekten

پروژه احیای نئو بروتالیست – رافائل اولیویر

خانه گابریلا - TACO taller de arquitectura contextual

ساختمان آرشیو آگساکا (داخل) – گروه معماری Mendaro

پروژه احیای نئو بروتالیست (لابی) – رافائل اولیویر

ایستگاه مترو لورن – گروه معماری آرن هنریکسون

کاسا دل آلبوال - Taller DIEZ 05

خانه زمینی - BCHO Architects

خانه کارگاهی - PAX.ARQ

دانشگاه سائوپائولو – جائو ویلانوا و کارلوس کاسکالدی

لینک منبع: 20 ساختمان بتنی مهم و زیبا در یک دهه گذشته-گروه معماران آرل


  • arel arel
  • ۰
  • ۰

آیا معماران به اندازه کافی در مورد مصالح معماری و شیوه ساخت و اجرای پروژه اطلاعات دارند؟
این روزها چنین سوالی در بسیاری از مجامع دانشگاهی و مطالعات گروهی مطرح شده است که در  نهایت کامنت های زیادی از دانشجویان انگلیسی و اسپانیایی زبان بسیاری از علاقندان را غافلگیر کرد. پس از خواندن و جمع آوری نظرات مشخص شد که خوانندگان سایت های معماری بر این باورند که فرایند ساخت و پروسه های اجرایی کارگاه های معماری به خوبی تدریس نمی شوند. اکثر قریب به اتفاق دانشجویان یا فارغ التحصیلان رشته های معماری اعتراف کردند که روند آشنایی با مراحل اجرایی را فقط به صورت تجربی در طول سال ها می توان بدست آورد. بنابراین سوالی اصلی این است: اگر دانش اجرایی و مصالح در حرفه طراحی و معماری دارای اهمیت زیاد است، پس چرا این موضوع جزء بخش اساسی سیستم های آموزشی سراسر جهان قرار نگرفته؟
با این حال برخی از خوانندگان و معمارن فعال این نکته را متذکر می شوند که "فرد طراح یا معمار نیازی به مطالعه در همه سطوح ندارد و بخاطر محدودیت های ساخت و ساز نباید طراحی خلاقانه خود را قربانی کنیم. متخصصان اجرایی استدلال های مخصوص خود را دارند و معماران در صورت نیاز می بایست در فرایندی همگرا همکاری داشته باشیم."
نظر شما در مورد چنین دیدگاه های متفاوت چیست؟
می توانید با کامنت های خود نیازهای اصلی چنین نکاتی را بهتر مشخص کنید و یا در مورد نقطه دیدگاه های مطرح شده که در ادامه قرار داده ایم پاسخ یا راه حل مناسبی مطرح کنید.

دیدگاه اول: دانش فنی فقط به صورت یک مورد تمرینی تدریس شده یادگیری آن به صورت تئوری کافی نیست.

دیدگاه دوم: آگاهی از شیوه های ساخت ساز باید کارآمدتر باشد، اما نباید یک طرح خلاقانه و زیبا را قربانی محدودیت های خود کند.

دیدگاه سوم: معماران نیاز به دانستن همه چیز ندارند و فقط مشورت با متخصصان کافی است.


لینک منبع: چرا معماران باید بیشتر میز کار خود را ترک کنند و به پروژه های اجرایی سرکشی کنند؟-گروه معماران آرل
  • arel arel
  • ۰
  • ۰

در اواسط قرن نوزدهم میلادی مجادله ی بین دو سبک نئو کلاسیسیسم و نئوگوتیک به اوج شدت خود رسیده بود که به پیروزی هیچکدام از این دسته‌ها منجر نشد و از آن زمان به بعد اکثر معماران نه تنها از سبک کلاسیک و گوتیک استفاده کردند بلکه سبک‌های رمانتیک، بیزانس، مصری، عربی و رنسانس را هم به کار گرفتند. اکلکتیسیسم پایبند به یک الگو و سبک خاص نیست بلکه ترکیبی است از سبک های مختلف. برای مروری بر ساختمان های ساخته شده در این دوره در کشور آلمان با ما در آرل همراه باشید.
معروفترین معمار این سبک در کشور آلمان Gottfried Semper بود که ساختمان اپرای Semperoper را در سال 1855 طراحی کرد. ساختمان هایی که توسط این معمار طراحی شدند ویژگی های معماری سبک رنسانس اولیه، باروک و یونان باستان را دارند.
در کشور آلمان سبک اکلکتیسیسم با ویژگی های منطقه ای ترکیب شد برای مثال resort architecture سبکی مختص این کشور است که در خانه های ساحلی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکوفا شد. در این سبک عناصر معماری دوره های مختلف تاریخی با عناصر سبک های جدیدتر (هنر نو) ترکیب شدند. این سبک غالباً با ویلاهای سفیدرنگ 2 تا 4 طبقه شناخته می شود که در نمای خارجی آن ها از ایوانهای ستوندار و سه گوشه های کنار شیروانی به عنوان عناصر تزیینی استفاده شده است. در ویلاهای بزرگتر نیم ستون های تزیینی در کنار پنجره ها به همراه بیرون زدگی هایی در بخش ورودی مرکزی به کار رفته اند. به طور کلی استفاده ی آزادانه از عناصر کلاسیک معماری در ترکیب با سبک هنر نو از ویژگی های معماری این سبک است.


از دیگر سبکهای اکلکتیسیسم مختص کشور آلمان در این دوره میتوان به سبکی اشاره کرد که توسط معمار معروف Conrad Wilhelm Hase در شهر هانوفر گسترش یافت. از آثار وی میتوان به مدرسه ی معماری هانوفر اشاره کرد. معماران این سبک بیشتر از عناصر سبک گوتیک در آثار خود استفاده می کردند.


قلعه ی Neuschwanstein نیز بنای دیگری است که در سال 1869 توسط Christian Jank با این سبک در کشور آلمان ساخته شد. معماری این قلعه نماینده ای از معماری قرن نوزدهم اروپاست به گونه ای که در آن عناصر معماری رومانسک (هندسه ی ساده و طاقهای نیمدایره ای) در ترکیب با اجزای معماری گوتیک (برج های باریک، تزیینات ظریف) و سبک بیزانس به کار رفته اند.


کلیسای Ulm Minster نیز بنای دیگری است که با سبک التقاطی ساخته شد. ساخت این کلیسا در اصل در دوره ی گوتیک آغاز شد و در اواخر قرن نوزدهم پایان یافت. این کلیسا مرتفع ترین کلیسای دنیاست. ساختمان رایشتاک آخرین ساختمانی است که در این دوره در کشور آلمان ساخته شد. این ساختمان در فوریه ی سال 1933 ذچار آتشسوزی شد در سال 1992 توسط نورمن فاستر بازسازی و اکنون به پارلمان آلمان تبدیل شده است.


لینک منبع: معماری جهان: آلمان در گذر زمان، قسمت ششم، سبک التقاطی-گروه معماران آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

معماری مدرن با حذف تزیینات غیرضروری از ساختمان و تاکید بر عملکرد و ساختار پدید آمد. این مکتب چهار شعار دارد: استفاده از تزیینات جرم است، باید به قابلیت مصالح اعتماد کرد، فرم تابع عملکرد است و خانه ماشینی برای زندگی است. این جنبش در اوایل قرن بیستم آغاز شد و توسط بسیاری از معماران بانفوذ و فارغ التحصیلان معماری به کار گرفته شد. در نیمه ی اول قرن بیستم ساختمان های اندکی به سبک مدرن ساخته شدند این در حالی است که پس از جنگ جهانی دوم سبک مدرن سبکی غالب در معماری شد و برای سه دهه پیشتاز بود.
معماری مدرن در آلمان ابتدا از ساختمان های صنعتی آغاز شد که در آن ها طراحی معماری بدون توجه به سبک های تاریخی انجام شد. برای مثال می توان کارخانه ی AEG را نام برد که توسط پیتربهرنیس طراحی و در سال 1909 ساخته شد. این ساختمان دارای 100 متر طول و 15 متر ارتفاع است و در 4 جبهه دارای دیوارهای شیشه ای و فولادی است. این ساختمان بر معماری تأثیری عمیق گذاشت. از دیگر ساختمان هایی که با سبک مدرن اولیه در این کشور ساخته شد می توان به کارخانه ی Fagus اشاره کرد که تحت تأثیر کارخانه ی AEG و ساختمانهای صنعتی آمریکا توسط والتر گروپیوس و آدولف میر طراحی و در سال 1913 ساخته شد. ساخت دیواری تمام شیشه ای، استفاده از شیشه در گوشه ها، شفافیت بنا، تداوم دید بین داخل و خارج و استفاده از سقف صاف از ویژگی های معماری این ساختمان است. در سال 1915 در شهر جنا اولین آسمان خراش آلمان ساخته شد.


اولین آسمان خراش آلمان
تأسیس مدرسه ی باهاوس در سال 1919 در شهر ویمار توسط گروپیوس، سبب تقویت معماری مدرن آلمان شد. مدرسه ی باهاوس به مهم ترین و بانفودترین مدرسه ی هنر و معماری در قرن بیستم تبدیل شد. جالب است که این مدرسه در اولین سال کار خود فاقد گروه معماری بود. این مدرسه در سه شهر آلمان تأسیس شد: ویمار (1919 تا 1925)، دساو (1925 تا 1932) و برلین (1932 تا 1933). همچنین سه معمار مشهور تا سال 1933 مدیریت این مدرسه را بر عهده داشتند: والتر گروپیوس (1919 تا 1928)، هانس میر (1928 تا 1930) و میس ون دروهه (1930 تا 1933). والتر گروپیوس تحت تأثیر سبک ویلیام موریس، طراح مشهور انگلیسی به آموزش معماری در مدرسه پرداخت. ویلیام موریس معتقد بود که هنر باید پاسخگوی نیازهای جامعه باشد و نباید تمایزی بین فرم و عملکرد باشد. این مدرسه در زمان تورم و بحران اقتصادی کشور آلمان، سبک طراحی مقرون به صرفه و عملکردی را برای ساختمان های مسکونی توسعه داد. هر چند که گروپیوس اعلام کرد که مدرسه ی باهاوس فاقد گرایشات سیاسی است، این مدرسه سرانجام در سال 1933 توسط نازی ها تعطیل شد. پس از تعطیلی، کادر آموزشی این مدرسه به کشورهای مختلفی از جمله آمریکا مهاجرت کرده و سبک مدرسه ی باهاوس که بین الملل نامیده می شود را گسترش دادند. مجموعه ی Weissenhof مجموعه ای ساختمانی در آلمان است که با سبک بین الملل در سال 1927 در این کشور طراحی شد. این مجموعه در اصل برای نمایشگاهی که توسط انجمن Werkbund برگزار شده بود، طراحی شد و شامل 21 ساختمان بود که هر یک توسط معماران مشهور عصر مدرن طراحی شدند. میس ون دروهه مسئول اجرای این پروژه بود. مجموعه ی Weissenhof در جنگ جهانی دوم به شدت آسیب دید.

معماری آلمان در گذر زمان: قسمت هشتم، دوره ی مدرن
خانه ای در مجموعه ی Weissenhof
برج انیشتین، برجی دیدبانی در پارک علمی آلبرت انیشتین است و توسط اریک مندلسون طراحی و در سال 1924 افتتاح شد. گرچه انیشتین هرگز در این برج کار نکرد اما در کلیه ی مراحل ساخت از آن حمایت مالی کرد. انجمن هنری Werkbund نیز در سال 1907 در آلمان تأسیس شد و نقشی مهم در پیشرفت معماری مدرن این کشور داشت. هدف اولیه ی تأسیس این انجمن، تقویت همکاری بین هنرمندان و تولید کنندگان با هدف درخشش محصولات آلمانی در عرصه های بین المللی بود. انجمن Werkbund دارای 12 عضو معمار و 12شرکت بود. میس ون دروهه معمار مشهور سبک مدرن، یکی از اعضای این انجمن بود. از آثار وی در کشور آلمان می توان به ویلای Tugendhat اشاره کرد که در سال 1928 طراحی و در سال 1930 با بتن مسلح اجرا شد و به سمبل معماری مدرن تبدیل شد. شعار " کمتر بیشتر است" و تأکید بر عملکرد کاملاٌ در طراحی این ویلا مشهود است. در داخل ویلا هیچ عنصر تزیینی به کار نرفته است. در عوض از مصالح با بافت طبیعی مانند سنگ عقیق و چوب کمیاب استوایی بهره گرفته شده است. گفتنی است که به دلیل استفاده از روشهای غیر معمول ساخت، استفاده از مصالح لوکس و تکنولوژی جدید برای سرمایش و گرمایش هزینه ی ساخت بالا بوده است.
شش شهرک مسکونی در این دوره در کشور آلمان ساخته شد که نمونه های بارزی از معماری مدرن هستند و گواهی بر اصول طراحی سال 1910 تا 1933. مجموعه ی مسکونی Harseshoe در شهر برلین یکی از این 6 شهرک مسکونی است که توسط Bruno Taut و Martin Wanger طراحی شد.
ساختمانی در مجموعه ی مسکونی Harseshoe
پس از تعطیلی مدرسه ی باهاوس در سال 1933 توسط نازی ها به تدریج سبک معماری نازی ها (1945-1933) سبکی رایج در این کشور شد. که در مطالب بعدی به طور مفصل به آن می پردازیم.

لینک منبع: معماری جهان: آلمان در گذر زمان، قسمت هشتم، دوره ی مدرن-گروه معماران آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

معماری مدرن با حذف تزیینات غیرضروری از ساختمان و تاکید بر عملکرد و ساختار پدید آمد. این مکتب چهار شعار دارد: استفاده از تزیینات جرم است، باید به قابلیت مصالح اعتماد کرد، فرم تابع عملکرد است و خانه ماشینی برای زندگی است. این جنبش در اوایل قرن بیستم آغاز شد و توسط بسیاری از معماران بانفوذ و فارغ التحصیلان معماری به کار گرفته شد. در نیمه ی اول قرن بیستم ساختمان های اندکی به سبک مدرن ساخته شدند این در حالی است که پس از جنگ جهانی دوم سبک مدرن سبکی غالب در معماری شد و برای سه دهه پیشتاز بود.
معماری مدرن در آلمان ابتدا از ساختمان های صنعتی آغاز شد که در آن ها طراحی معماری بدون توجه به سبک های تاریخی انجام شد. برای مثال می توان کارخانه ی AEG را نام برد که توسط پیتربهرنیس طراحی و در سال 1909 ساخته شد. برای آشنایی بیستر با معماری آلمان با ما همراه شوید...

لینک منبع:معماری آلمان در گذر زمان-گروه معماران آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

وقتی برای اولین بار چراغ ها، لوستر ها و لوازم روشنایی برند SERIP را مشاهده می کنیم، شکل های مارپیچ و نامنظمی به نظر می رسد که ریشه در اشکال موجود در طبیعت دارد. ویژگی وسایل روشنایی و محصولات این برند ما را به یاد دنیای آلیس در سرزمین عجایب می اندازد. خلاص شدن از الگوهای سنتی و طراحی چراغ و لوستر با تلفیق سبک های مینیمال، کلاسیک و مدرن دست شما را برای خلق چنین آثاری باز می گذارد. این برند پرتغالی نمایشگاهی تحت عنوان نام خود در شهر پکن راه اندازی کرده و مدل های جدید خود را به نمایش گذاشته است. گروه معماری CUN Design طراحی نمایشگاه این برند فوق العاده را با نگرش به دو سبک مینیمال و مدرن طراحی کرده و به نوعی نگرش های شرکت SERIP را در نظر داشته است.

طراحی نمایشگاه فوق سفارشی مختص به نمایش مدل های جدید چراغ، لوستر و روشنایی بوده. نه کپی ساده ای که فقط قرار باشد محصولات در آن از زمین و سقف متصل شوند. هر فضا خلق و خوی خود را دارد و می بایست بر اساس چیدمانی که قرار است در فضا صورت گیرد ارائه شود. به هیمن دلیل نیاز به دمانسجی استعاری دارید فضای طراحی شده شما بتواند لوستر و وسایل روشنایی را به عالی ترین شکل ممکن نمایش دهد. علاوه بر نمایش مناسب وسایل، سیرکولاسیون دقیق پلان برای ارتباط بهتر بازدیدکنندگان با آبجکت ها و محیط از شروط لازم است.

البته شرکت SERIP درخواست هایی مبنی بر متفاوت بودن نمایشگاه محصولات خود داشته و به نوعی خلاقیت هنری را در نمایشگاه در نظر داشته است. تعبیه تابلو ها و وسایل تزئینی برای متعادل سازی فضا در نظر گرفته شده است. به همین دلیل لوسترها را در کنار یک عروسک بزرگ یا تابلوهای نقاشی مشاهده می کنید تا ارتباط بهتر وسایل به محیطی واقعی را درک کنید. متریال های به کار رفته در فضا همگی از مواد ارزان است تا پروژه به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد. اما این محدودیت مانعی در زیبایی اجرای پروژه نبوده است. رنگ سفید، کاشی با طرح پولادی و کمی چوب تمام متریال های تشکیل دهنده فضا هستند. اما اوج کار طراحی تأثیر روانشناسی رنگ سپید و سیاه در ادغام با لوسترها می باشد. این دو رنگ به خوبی، ویژگی و میزان اثرگذاری وسایل روشنایی را در مکانی تیره یا روشن در اختیار بازدیدکنندگان قرار می دهند تا آنها پس از بازدید انتخاب دقیق تری از مدل مد نظر خود داشته باشند.


لینک منبع:طراحی نمایشگاه برند روشنایی SERIP در چین-گروه معماران آرل


  • arel arel
  • ۰
  • ۰
نام پروژه: پردیس تئاتر تهران
موقعیت بنا: تهران، خاوران، جنب فرهنگسرای جوان
معمار: آرش مظفری
متراژ پروژه: 30000 متر مربع
مساحت ساخته شده: 16000 متر مربع
سال اجرای پروژه: 1386-1395
مراحل شکل گیری طرح
-پیشنهاد و ارائه برنامه برای تکمیل ساختمان نیمه کاره یک سالن تئاتر و ساختمان های پراکنده که قرار بود جایی را به عنوان یک مجموعه تجربی برای اهالی تئاتر با امکانات معمول مهیا نماید. پروژه از نظر کارفرما می بایست ساده و بدون تزئینات و ارزان ساخته می شد.
-آنچه در مواجهه با وضع موجود سایت مشاهده شد، شامل یک سوله عظیم به عنوان سالن تئاتر و مجموعه ای از سوله های کوچک تر بود که نیمه ساخته به مدت یک دهه بدون محافظت در برابر شرایط جوی رها شده بودند و به صورت نیمه مخروبه دچار آسیب های جدی شده بود و امکان ارایه نظری را برای درک فضا و وضعیت فنی آن به صورت کامل نمی داد. بنابراین تنها نظری که می شد داد، حذف اضافات و ساخته های نادرست تدریجی جهت اِمکان تحلیل سازه هایی بود که بواسطه آن برداشت های ابعادی و اندازه فضا نیز میسر شود.
-سایت برای تیم به صورت مجموعه ساختمانهای سوله شکلی درآمد که در امتداد هم یا پراکنده به دور هم چیده شده بودند. درست مانند جعبه های ریز و درشت که حالا می بایست برنامه فضایی را در آنها چید. موضوع چیدمان و سادگی جعبه ها چیزی بود که از ابتدا بسیار مورد توجه قرار گرفت و هدف اصلی طرح فضاها از کل به جزء قرار گرفت. از آنجا که مشخص بود ساختمان قبلی بلافاصله پس از گودبرداری سایت و محوطه در گودی قرار می گرفت. به همین جهت لازم بود به صورت تدریجی محوطه بالاتر به اطراف ساختمان متصل شود. پس این امکان در فرض اولیه بوجود آمد که ساختمان ها و ترکیب آنها با ناظری روبرو می شوند که کل آن را مانند شئ عظیمی در برابر خود دارند. ناظری که بواسطه موقعیت توپوگرافی اطراف آن می تواند به اختلاف ارتفاع به عنوان پله و سکوی نشیمن تکیه کند.
-جانمایی یک برنامه شامل سالن اصلی و فضاهای پشت صحنه، کارگاه ها، سالن های تمرینی و تجربی در کنار هم با مقایسه استانداردها و بررسی نمونه های مشابه موجب شد که میزان فضای مورد نیاز و حجم ناشی از آن در وضع موجود مشخص شود. بنابراین در بعضی از نقاط و فضاهای داخلی با کمبود فضا و در بعضی از جاها با رها شدگی فضاها مواجه گردیدیم. به همین علت در بعضی از نقاط لازم بود هسته ها در فضایی جدید قرار بگیرند و چیدمان آن ها موجب تولید فضاهای خالی در اطرافشان می گردید که می بایست به عنوان فضاهای مکمل و جانبی برایشان برنامه ایجاد کرد.
-ایده بر مبنای قرارگیری و چیده شدن بود. آنچه که خود سایت به ما می داد و آنچه برنامه بوجود می آورد و آنچه که بنظر ما بهترین دیاگرام را ایجاد کرده بود، برای حفظ این دیاگرام تا انتهای پروژه و ساخت آن همه طرح ها و جزئیات بیرونی و داخلی می بایست از آن تبعیت می کرد.

چیدمان و دکور

-با توجه به خواسته های کارفرما، پتانسیل های فیزیکی سایت، استانداردها و بعضی از خصوصیات پیشینه ای محیط و آنچه بر آن گذشته بود، ایده پروژه بر مبنای قرار گیری و چیدن و چیده شدن جعبه های عملکردی مورد نیاز یا موجود در کنار هم، روی هم و یا داخل هم تا رفع نیاز و درک مقیاس قرار گرفت.
-چنانکه پیشتر توضیح داده شد از این حیث برای طراحان تفاوتی بین پوسته بیرونی و شیء درونی وجود نداشت و همگی در امتداد بیرونی و درونی هم قرار گرفته و می گیرند و پس این ایده به عنوان کانسپت اصلی پروژه در تولید دیاگرام های اولیه و نقشه ها و جزئیات معماری کلی و داخلی قرار گرفت.
-این جعبه ها و چیدمان آن ها چنانکه توضیح داده شد در کنار هم، زیر و روی هم و نیز داخل هم وجود داشت و یا در نظر گرفته شد و با تمام این همجواری و تداخل ها به لحاظ عملکردی از هم جدا، اما مکمل یا متمم یکدیگر بودند. به همین جهت در بسط ایده این تمایز به صورت ترکیبات رنگی گسترش یافت و این ترکیبات رنگی از پوسته های بیرونی به درون فضاها امتداد یافت.
-ترکیبات رنگی یا ترکیبات مصالحی یا ترکیبات بافتی یا ترکیب همه آنها می تواند موجب تمایز احجام ، تفکیک برنامه ها ، تناسبات و ارائه و بسط ایده طرح شود. این جعبه ها جهت هماهنگی ترجیحاً در ترکیب یکسان متریالی قرار گرفتند که با رنگبندی متفاوت از یکدیگر جدا می شدند و بنابراین با توجه به وضعیت فعال سازه ای سوله ها می بایست از مصالح سبک و قابل نصب استفاده می شد.
-پوسته ها و اشیاء درون حجمی نیز به همین صورت در کنتراست یا همگونی با پوشش بیرونی تنظیم شدند. مثلا در جایی ترکیب رنگی و مصالحی داخل تداعی کننده امتداد بافت بیرونی حجم است و در جای دیگر در تضاد کامل برای تحریک شبکیه ناظر و کشیدگی دینامیک با ایجاد سیرکولاسیون بصری برای استفاده کنندگان و ناظرین می باشد. این ترکیبات رنگی درون و بیرون به صورت رفت و برگشت و متقابل بوده است و نه تاثیر صرف درون از بیرون یا بالعکس.

درون - بیرون

-برنامه پروژه در سه بخش قابل تفکیک است: دسته اول شامل سالن تئاتر اصلی با ظرفیت ١٠٠٠ نفر و امکانات فنی و پیشتیبانی آن. دسته دوم شامل سالن های کوچک تئاترهای تجربی که در سوله های کوچک تر و جدا از سالن اصلی دور هم چیده شده اند و دسته سوم فضاهای مربوط به مردم ، مراجعه کنندگان، ناظران و عابران است که به بیرون و درون ساختمان ها گسترده شده اند. برای چیدن این عملکردها در وضع موجود، لازم به قرار دادن بعضی از فضاهای مکمل مخصوصا به صورت پیش فضاها بود که از همین خاصیت ساختمان های موجود و ترکیب شکلی آنها استفاده شد.
-دسته اول یعنی همان مجموعه سالن اصلی، از سه جعبه مکمل بوجود آمده است. در این مجموعه جعبه های مکمل مهم ترین بخش سالن اصل تئاتر هستند که بواسطه استانداردهای ابعادی، شیب و شکل به صورت یک توده معلق در حجم اصلی قرار می گیرند. این تعلیق و این حجم، مانند توده ای انرژی است و هسته اصلی کل اثر را تشکیل می دهد که مانند یک شیء رنگین به نمایش گذاشته می شود و برای نمایش آن و فضای درون، پوسته ها شفاف می شوند و اینجا اثر معماری درون به فضای بیرون منتقل می شود. جعبه های دیگر، فضاهای پشتیبانی، صحنه و خدماتی هستند که مربوط به آماده سازی بازیگران اند و مطابق با فعالیت های نمایشی شکل می گیرند و تغییر می کنند. معماری درونی این فضاها تابع استاندارد های مربوط به فعالیت های نمایشی و مصالح مناسب برای آکوستیک کردن آن بوده و باید ساده و با رنگ بندی های مناسب و هماهنگ باشد.
-در مجموعه سالن های کوچک ایده بر مبنای فضایی راحت و در دسترس و بدون تشریفات ویژه ای برای تئاتر های تجربی و دانشجویی یا آلترناتیو در نظر گرفته شد. این جعبه ها مانند جعبه های سیاه در درون و با کنتراست با رنگ گرم پوشش بیرونی طراحی شده اند این موضوع به دلیل تفکیک مجموعه از بخش اصلی ولی در امتداد و هماهنگی با آن تصور شده است.
-در بخش متصل به فضاهای در دسترس و عمومی تر دو بخش عمده وجود دارد که شامل محوطه و لابی اصلی است. ایده ای کهدر مجموعه متمم سالن اصلی، لابی اصلی ورودی و جعبه های متمم ورودی و بوفه به نتیجه رسید یک فضای شفاف، روشن، شارپ با نور زیاد و دعوت کنندگی بی پیرایه برای مردم بود. از آنجا که فضا و مقیاس آن بسیار بزرگتر از نیاز و تناسبات انسانی بود با قرار دادن دو بخش تحقیقی و تصویری در نیم طبقه ها، برنامه، یک لابی ساده را به یک فضای دینامیک هدایت کرد. سایر اشیاء ، فضاها ، کف ها و مبلمان به صورت عناصری موزه ای شکل در فضا چیده می شوند. از این رو فضای داخلی به سمت اشیاء ویژه نظیر مبلمان با طرح ها و رنگ هایی با کنتراست با فضا کلی جهت پیدا می کند یا مثلا مانند پله ها برای ایجاد حس تمایز و تشدید حس قرارگیری و جلب نظر و توجه نرم و دوار طراحی می شوند. سایر جعبه های الحاقی درونی و مجاور، در کنتراست با این روشنی در فضا قرار می گیرند. جعبه هایی مانند اتاق های تاسیسات، بوفه، ورودی، اطلاعات یا سکوها. 
-در طراحی، ایده بر امکان ایجاد یک مسیر سیال و ممتد بود که هدایت گر استفاده کنندگان از بیرون به درون و مطابق با جهت ساختمان های موجود و قرارگیری فضاها باشد. قرارگیری سازه موجود درگودی منجر به ایجاد سکوهایی پله ای شکل در اطراف و انتهای سایت و مانند آمفی تئاتر روباز یا منظرگاهی مقابل ساختمان ها شد و به همین دلیل کل ساختمان و ترکیب رنگی آن و نمایش ترکیبات رنگی هسته سالن و لابی مانند صحنه یک سن تئاتر رفتار می کند. محوطه بیرونی به عنوان فضای نمایشی، مکمل فضاهای نمایشی داخل است و ایده نمایش های روباز مدرن و سنتی مانند تعزیه را فراهم می سازد. ذکر این موضوع از این جهت بود که بر این مبنا چنین فعالیت هایی از آن نظر جذاب به نظر می آید که پلت فرم ها یا سن های کوچک با متریال مشابه، سن های حرفه ای که معمولا چوبی هستند را در لابی اصلی و در امتداد با ایده بیرون ایجاد می کنند.
مردم و تراکم انرژی
-این موضوع که مخاطبان این فضاها چه کسانی هستند در شناخت نحوه استفاده از فضا و به همین ترتیب اثرات متقابل فضا بر مردم و بالعکس اهمیت می یابد. این مجموعه سه دسته مخاطب دارد.به عنوان مثال:
"گروه اول مخاطبان عمومی و محلی اند که به طور معمول از فرهنگسرای خاوران نیز استفاده می کنند کهبرای راحتی آنان جهت دسترسی به فضاها، در ساده تر کردن فضاها و بی آلایش جلوه دادن آن تاکید شده است. این دسته مخاطبان که بیشتر شامل جوانان و به خصوص زنان و کودکان اند، گروه مهمی را شامل می شوند که با توجه به شرایط اجتماعی منطقه و بالاتر بودن آمارهای بزه باید بتوانند با احساس راحتی در فضاها با مشارکت و استفاده بی واسطه در محیطی فرهنگی و ویژه به لحاظ عملکردی قرار گیرند.
گروه دوم دانشجویان و اهالی تئاتر های تجربی و مستقل هستند که معمولا از ایده ها و فضاهای پرطمطراق گریزان اند و نیاز به فضاهای ساده و قابل انعطاف برای بسط ایده های خود دارند. سالن های سیاه و امکانات متنوع فنی آن در عین سادگی چنین شرایطی را برای آنها فرآهم می سازد.
گروه سوم مخاطبان تئاتر حرفه ای ، بازیگران حرفه ای و وابستگان به آنها هستند که عموما از طبقات فرهنگی و متوسط شهری اند و تصور می شود که مجموعه در حال ساخت در جشنواره های تئاتر با توجه به امکانات در نظر گرفته شده در مجموعه بسیار مورد اقبال و توجه قرار گیرد. مینیمالیست و تجردگرایی فضاها ضمن کیفیت بالای متریال درونی و بیرونی احجام و فضاها قطعا مورد توجه قرار خواهد گرفت و ضمن اینکه تضاد عمدی از بعضی اشیاء و مبلمان مورد نظر، موضوع پروژه را به سطحی بالاتر از یک برخورد معمول و مصالح گرا سوق خواهد داد."
-در تمام مراحل طراحی - معماری بیرونی پوسته، فضاها ، معماری داخلی فضاها و ترکیبات رنگی و متریال - تلاش بر ایجاد فضاهای مینیمال و ساده با احجام خالص و ترکیبات ساده بوده است و به جزء اشیاء موزه ای محدود جهت تلطیف فضا و بازی های معمارانه تلاش شده است هارمونی عمومی در بیرون و درون رعایت شود. منظور از اشیاء موزه ای، گرانقیمت بودن یا تاریخی بودن آنها نیست، منظور اشیاء ای است که در کنتراست با محیط، جلب توجه می نماید مانند بعضی از مبلمان ، فرش ها و روشنایی ها و نه تمامی آنها.
تراکم تمامی انرژی که برای حفظ سادگی طرح وجود داشت و تمایل معماری و معماران بر تولید فرم هایی که به لحاظ بصری انرژی زیادی را ایجاد می کنند در درون هسته معلق نمایش یا سالن اصلی در یک لحظه رها و منجمد می شود و پوسته درونی مانند صفحاتی چین خورده محیط درونی حجم را می پوشاند و مخاطب را غافلگیر می سازد. پوسته های چین خورده و سایه روشن هایی که تصویری پرابهام می سازند و می توانند چشم ها را به بازی گرفته و به خطا بیاندازند یا به کشف وادارند. تلاشی که با رعایت کدها و استانداردهای مورد نظر طراحان آکوستیکی بدقت انجام پذیرفت.

لینک منبع:طراحی ساختمان پردیس تئاتر حرفه ای تهران توسط آرش مظفری-گروه معماران آرل
  • arel arel
  • ۰
  • ۰

معماری:Boris Ruzic
موقعیت: کرواسی
سال: 2017
Almayer Art & Heritage Hotel در مرکز شهر تاریخی زادار واقع شده است. این هتل کوچک چهار ستاره دارای نه اتاق منحصر به فرد، باغ مخفی جذاب و یک خانه شیشه ای بی نظیر است. هتل در سال 1863 ساخته شده و در سال 2017 بازسازی می شود. در این تغییرات روح اصلی ساختمان و جزئیات بنا حفظ شده است. طراحی داخلی توسط بوریس روجیچ به صورت تلفیق سبک مدرن و کلاسیک اجرا شده. متریال هایی همانند آجر از بافت گذشته باقی مانده و متریال های جدیدی همانند چوب به آن اضافه می شود. طرح های مدیترانه ای نیز جلوه ویژه ای به این اثر معماری بخشیده اند.

شرکت آرل با سال ها تجربه آماده همکاری در پروژه های طراحی هتل می باشد. با شماره 02122901906 با ما در تماس باشید...

لینک منبع: رنگ و بافت در طراحی داخلی هتل چهار ستاره کرواسی-گروه معماران آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

مطالعات جدید دانشگاه بنگور و UCL  در انگلستان نشان می دهند که، معماران، نقاشان و همچنین مجسمه سازان، فضا را متفاوت از دیگران ادراک و توصیف می کنند. گرچه نتایج این مطالعات بدیهی به نظر می رسند، اما شواهد به دست آمده، نشان می دهد که انتخاب شغل افراد می تواند بر عملکرد مغز تاثیر بگذارد.
پژوهش به این صورت انجام شد که 16 نفر از سه حرفه (معمار، مجسمه ساز و نقاش) با حداقل 8 سال تجربه در رشته های خود دعوت شدند و پاسخ های آنها را نسبت به هر موضوع با هم مقایسه کردند. به طوری که هر موضوع با سه تصویر نمایش داده شد: 1. نمای خیابانی گوگل از لندن 2. نقاشی از کلیسای سنت پیتر 3. تصویر سورئال خلق شده توسط کامپیوتر

سپس یک سری سوالات متداول از آنها پرسیده شد:
- ممکن است محیطی که در تصویر می بینید را توصیف کنید؟
- شما فضای موجود در تصویر را چگونه ارزیابی می کنید؛ و به کدام قسمت آن می روید؟
- اگر شما این شانس را داشته باشید، محیط موجود در این تصویر را چگونه تغییر می دهید؟

تجزیه و تحلیل های انجام شده به این صورت بود که واژگانی که این سه گروه به صورت ناخودآگاه بیان می کردند را بررسی کردند.
به گفته ی دکتر Tenbrik: "با توجه به ساختار زبانیِ مورد استفاده، برخی الگوهای مشترک پیدا کردیم که موضوع را آشکار می کند."

در این میان متوجه شدند که معماران آستانه و حد و مرزهای فضای دوبعدی را، به عنوان فضای واقعی سه بعدی می پذیرند. در حالی که نقاشان به عناصر موجود در پس زمینه ی تصویر به عنوان "back"  اشاره می کردند، اما معماران ترجیح می دادند که بیشتر از واژه ی پویای "end" استفاده کنند، درست مثل اینکه فضا را می توانند در راستای یک مسیر بصری مشاهده کنند. همچنین معماران اغلب، زمان بیشتری را صرف بحث درباره ی متریالهای فضای موجود در تصویر می کنند.
این یافته ها، نشان می دهد که چگونه حرفه افراد، بر درک آنها از فضا اثر می گذارد و همچنین چگونه این تفاوت ها می توانند ارتباط بین معمار و کارفرما را بهبود بخشند.
در کارهای روزمره، هنرمندان و معماران دارای آگاهی بیشتری نسبت به محیط اطراف خود هستند، که به نظر می رسد همین امر تاثیر عمیقی بر روی تصور فضایی آنها ایجاد می کند. امیدواریم که تحقیقات ما به مطالعات بیشتر از شناخت فضایی سایر متخصصان منجر شود؛ که بتوانند راه های جدیدی برای درک، بیان و ارتباط با فضای خود ایجاد کنند.

لینک منبع:معماران فضا را چگونه درک می کنند؟-گروه معماران آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

معماری منظر، علمی است طبیعت گرا، مخاطب محور و عملکرد گرا که با سازماندهی زمین و ساختمان ها برای استفاده و بهره مندی انسان سروکار دارد. در ادامه به فضای بیرونی، چه از دیدگاه محیط زیست و طبیعت، چه از دیدگاه رابطه آن با زندگی انسان و چه از دیدگاه هنر و زیبایی شناسی می پردازد. در این بخش از وبسایت معماری آرل قصد داریم نمونه طراحی فضای سبز حیاط منزلی در سانفرانسیسکو را بررسی کنیم که به تازگی توسط استودیو SEED یک شرکت معتبر طراحی لنداسکیپ در کالیفرنیا طراحی شده است. از خصوصیات محوطه سازی و فضای سبز می توان به ایجاد فضایی دلنشین، روحیه بخش و جذاب برای کاربران است. این حیاط برای زوج جوانی طراحی شده که خواستار محیطی دنج و دلنشین بوده اند. طراحان با ایجاد اختلاف سطح حیاط خلوت را به داخل ساختمان مرتبط ساخته اند. در این میان از متریال چوب و بلوک ها برای تعیین مسیر استفاده شده کرده اند. نقطه ی کانونی این حیاط کوره ی آتشی است که باعث ایجاد صمیمیت بیشتر ساکنان در فضای باز نشیمن شده است.

لینک منبع:طراحی خلاقانه یک حیاط نُقلی و دنج!-گروه معماران آرل

  • arel arel