دکوراسیون داخلی آرل

دکوراسیون داخلی آرل

دکوراسیون داخلی آرل

دکوراسیون داخلی آرل

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

طرح مفهومی Lumishell یک خانه پیش ساخته می باشد که با هدف ارائه شرایط رفاهی و راحتی برای اقلیم و فضاهای سخت، خشن و شرایط آب و هوایی مختلف ارائه شده است. خانه فوق حاصل همکاری بین یک شرکت مهندسی مواد، یک شرکت تولیدکننده شیشه های منحنی و معماری فرانسوی به نام کریستوف بنیچو می باشد. طراحی این خانه قابل حمل با رویکرد یک فرم پانورامیک بوده تا هر کاربری بتواند در مناظر و شرایط متفاوتی با محیط طبیعی و بیرونی خود ارتباط برقرار کند.

نحوه ساخت این طرح مفهومی از یک پوسته دو لایه آلومینیومی تشکیل شده تا به لحاظ مقاومت در شرایط سخت پایدار باشد و بتواند به سرعت با توجه به پلان دوار ساخته شود. انعطاف پذیری، سبکی، و تطبیق پذیری آلومینیوم با محیط بیرون این متریال را مناسب ترین ماده برای ساخت یک اقامتگاه سیار کرده است. این خانه کوچک تمام نیازهای شما را برطرف می کند. نشیمن، آشپزخانه، اتاق خواب و حمام عرصه هایی هستند که برای این خانه پانورما با سیرکولاسیونی استاندارد تعبیه شده است. طبق برنامه زمان بندی گروه lumicene، ساخت اولین سری از این خانه ها در سال 2018 به اتمام می رسد. گروه لومیکن و کریستوف بنیچو سعی داشته اند با این طرح مفهومی مرض بین زیستگاه انسانی و طبیعی را پاک کنند و ارتباط مستقیمی بین انسان و محیط اطراف خود خلق شود. خانه ای انعطاف پذیر که بتواند دوستی دوباره ای بین انسان و طبیعت برقرار کند.

خانه ای لوکس برای شرایط سخت و طبیعت بکر


خانه ای لوکس برای شرایط سخت و طبیعت بکر

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

تلفن اینترنتی محبوب اسکایپ در ستاد شمالی آمریکا در منطقه خلیج در پالو آلتو کالیفرنیا قرار دارد. زمانی که طراحی داخلی آن آغاز شد، به کمک پنهان کردن سقف اجازه می دهد طراحی صنعتی سبک تصور شود، در نتیجه افزایش دامنه را برای نوآوری در طراحی بوجود آورد. ویژگی های این سایت شکستن محیط به انواع مختلفی از فضاهای تطبیقی ​​برای دیدار خصوصی است. فضای آرام، که در آن کارگران می توانند کوشا تر به فعالیت های بپردازند. رویکرد مینیمالیستی در تضاد راه اهل تفریح ​​و بازی است که در آن فضا تمام شده است. این روش تمیز ریختگی محیط زیست را فراهم می کند که به تمرکز و بهره وری را تشویق می کند در حالی که فضای خلاق و گاهی اوقات خود به خود تحریک کارگران است. اثر کلی از فضا که در آن است که مردم در نتیجه افزایش بهره وری کارگران و بهبود رضایت در محل کار است. یک موفقیت فوق العاده است.




  • arel arel
  • ۰
  • ۰

نام پروژه : حضور در هرمز
معمار: گروه معماری ZAV
موقعیت پروژه : جزیره هرمز، ایران
معماران مسئول : محمدرضا قدوسی، گلناز بَحرمانی، فاطمه رضایی فخر آستانه
متراژ پروژه : 300 متر مربع
سال اجرا : 2017


امروز با آرل به بنایی در هرمز می رویم،جزیره ای که به خاطر شرایط اقتصادی نامطلوب، سابقه شکست های متوالی در امر بهبود شرایط زیست محیطی معروف می باشد. از مدت ها قبل "خاک سرخ هرمز" موضوع تنش و اعتراض مردم بومی این جزیره بوده و اعتراض آنها را تحت عنوان غارت منابع طبیعی هرمز به صورت گسترده به نمایش گذاشته است. در سال 2014 یک کارفرما وارد جزیره شد و خیلی زود با پایانی غم انگیز جزیره را ترک کرد. مردم هرمز در اقدامی عجیب بخش هایی از پروژه این کارفرما را به نشانه اعتراض تخریب کردند. پس از این اتفاق کارفرمای مذکور تصمیم گرفت دوباره به جزیره بازگردد و این بار حضوری حساب شده تر داشته باشد.

با توجه به محدودیت منابع، کارفرما از یک فرایند مشارکتی تحت شروع کار خود آغاز  به کار کرد. سپس کارگاه و اتاق فکرهای چند مرحله ای برگزار شد و "موضوع حضور در هرمز" به عوان چشم اندازی از استراتژی ها و تاکتیک های توسعه یک برنامه جامع به نام مداخله شروع به کار کردند. اولین برنامه ای که قرار بود شروع به کار کند موضوعاتی مانند: زیست محیطی، خودکفایی و ویژگی های اجرایی ساده بود که بر اساس زیرساخت های گردشگری انتخاب شده اند. تعبیه یک مرکز اجتماعی، مرکز اجتماعات گردشگری، ایستگاه مسافربری، مجموعه ای از ایستگاه های اجاره دوچرخه، کافه و رستوران، مرکز مدیریت بازیافت زباله، مراکز تفریحی و گردشگری، و چندین فضای عمومی شهری جزء برنامه هایی هستند که برای هرمز در نظر گرفته شده است. اولین گام تعبیه یک مرکز اجتماعی موقت برای اهالی و مشارکت کنندگان برنامه های فوق در هرمزگان بود.

سپس یک سری مطالعات برو روی مورفولوژی و تشکیل عناصر هرمز انجام گرفت. پس از بررسی مطلعات موردی محلی و بین المللی، تیم طراحی به این نتیجه رسید که از سیستم خاک کوبیده شده، برنامه های نادر خلیلی و راه حل های معاصر بیشتر در شهر هرمز مورد استفاده قرار گیرد.

پس از مدتی یک مرکز فرهنگی کوچک با کاربری های: اطلاعات توریستی، کافه و مرکز مدیریت رویدادها ساخته شد. "رونگ" (Rong) نامی بود که برای این مجموعه برگزیدیم. رونگ یک فضای شهری است که مردم بر روی آن راه می روند. این سازه به لحاظ ژئومورفولوژی و طرحی نمادین، هماهنگی کاملی با جزیره دارد. فرم و شکل این بنای کوچک غرور را برای اهالی هرمزگان به ارمغان آورده است. در پیاده سازی طرح فوق از تکنولوژی تصفیه شن و ماسه به همراه ساختار پولادی تحت پوشش سیمان بهره برده اند. بنای "رونگ" با واقعیت زندگی مردم هرمز همذات پنداری کرده و مشارکت آنها را پذیرفته است. بنایی پایدار و قابل بازیافت که بسیار راحت و در مدت زمان کوتاهی ساخته شده، و می توان به صورت مکرر چنین بنایی اجرا نمود. 

شاید ما بتوانیم با مطرح کردن چند سوال از خودمان و اهمیت معماری، اهداف و سیاست های ساخت و طراحی این پروژه را به طور خلاصه عنوان کنیم.
آیا معماری می تواند دوران پر رونق را به شهر هرمز و مردم شهر هرمزگان بازگرداند و آینده ای امیدوارکننده برای آنها بسازد؟
آیا معماری می تواند ما را از درگیری های غیرضروری نجات دهد؟
آیا معماری می تواند مانند یک عامل فعال زیست محیطی عمل کند و با صرفه جویی و حفظ منابع محدود از حفاری ناعادلانه خاک برای نسل بعدی جلوگیری کند؟
آیا می توان یک فضای توپوگراف عمومی بر اساس شرایط جغرافیایی و بدون دخالت دست انسان ساخته شود؟
آیا میتوانیم مراحل مداخله خود را با تست تکنیکها پیش از اجرا در میدان ایمن و مطمئن کنیم؟
آیا یک ساختمان می بایست بلند باشد تا خط آسمان را تغییر دهد؟


گروه معماران آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

طراحی ساختمان اصلی بانک مرکزی سیتیک چین توسط نورمن فاستر می تواند به عنوان یکی از نشانه های شهری منطقه هانگژو و باشد. ساختمان بانک به لحاظ ویژگی های اقتصادی خود در محدوده تجاری منطقه هانگژو واقع شده و به عنوان محور اصلی منطقه دارای تعارف مفهومی و عملکردی خاص خود می باشد. چالش اصلی گروه طراحی فاستر طراحی یک طرح جدید بود که با محدوده سایت هماهنگ بوده و در عین حال تعاریف خود از یک مجموعه یکپارچه به عنوان بانک مرکزی را داشته باشد. طرح ساختمان فوق با تأثیرپذیری از کشتی نمادین باستان به نام Due یا Ding ساخته شده نشانه ثروت، ثبات و مقام در فرهنگ چین به شمار می رود.

حجم اصلی پروژه بر اساس یک الگوی V شکل موجدار طراحی شده که در ارتفاع 100 متری واقع شده و با توجه به اشکال هندسی قابل توجعی تقسیم بندی شده است. تقسیم وزن فوقاتی ساختمان با  توجه به تقسیم بندی مناسب سازه و محاسبه آن در هر وجه انجام شده تا کانسپت و ارتفاع بلند ساختمان به بهترین شکل ممکن ارائه شوند. ایجاد کنسول های کوتاه در طبقات فوقانی به گسترش متراژ پلان کمک کرده و دفاتر با ابعاد بزرگتری را در طبقات بالا فراهم نموده است. بالاترین قسمت برج بیشترین فضای اداری مورد نیاز بانک را فراهم نموده که توسط پلانی انعطاف پذیر پیش بینی تغییر کاربری را خواهد داشت.

ورودی مجموعه در نما، خود تعریف ویژه ای را از سردر و ورودی به نمایش می گذارد. طراحی یک دهانه 30 متری که علاوه بر عنصر دعوت کنندگی، تمام وزن 72 متر بالای خود را به خوبی بین این دو پایه ضخیم تقسیم می کند. این ورودی الماسی شکل یک آتریوم بزرگ را در قلب مجموعه تشکیل داده که 20 طبقه را پوشش می دهد و در بعضی فصول نقش تهویه را برای این بخش ایفا می کند. بالای ساختمان به بام سبزی اختصاص یافته که به نوعی برای ویژگی های اقلیمی ساختمان و سپس یک اتاق VIP برای اعضای ویژه بانک می باشد.



گروه معماران آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

معمار: دفتر طراحی آن
موقعیت پروژه، توچال، حومه تهران
طراحان: مهراد حبیبی، روزبه قائم مقامی
معماران همکار: زینب عابدی، سحر زرگر، شبنم خزلی، گیل اوا روحی پور، صبا تقی زاده، سعید کبیری
متراژ پروژه: 1200 متر مربع
سال ساخت: 2017
اجرا: شرکت آمایش طرح و توسعه پارس
طراحی منظر: دفتر معماری آن
مدیراجرا: مجتبی توتونچیان

توچال یکی از منطقه های تفریحی تهران به شمار می رود و ارائه شدن پروژه ای با کاربری رستوران به نام کیوب کلاب (Cube Club) برای گروه معماری On Office جالب توجه بوده است. طراحی پروژه باشگاه مکعبی در این محدوده از حومه تهران دارای چالش های خاص خود بود. طراحی منحصربه فرد، دیدگاه ارباب رجوع، محدودیت مالی و زمانی، و شرایط خاص ساخت و ساز عواملی مهم و تأثیرگذار در روند ساخت پروژه بوده اند. 

با مراجعه به سایت پروژه نقاط قوت و ضعف قابل توجهی مشاهده می شد. قرار گرفتن در محدوده کوهستان، بهره مندی از نام توچال در حومه تهران، و پوشش گیاهی مناسب منطقه یکی از فرصت های مهم رشد پروژه بوده است. در مجاورت پروژه، ساختمان زیپ لاین واقع شده است که محدوده کلی زمین را تحت تاثیر قرار داده و حفظ حریم آن باید در طراحی مد نظر قرار می گرفت.

ضوابط ساخت و ساز در بام تهران، بخصوص منطقه توچال می بایست بر اساس قواعد خاصی صورت می گرفت. به همین دلیل مسئولین منطقه فقط اجازه ساخت سازه ای سبک صادر می کردند. به همین دلیل راه حل مناسب برای برخورد با این چالش، ایده شکل گیری عرصه های رستورانی با کانتینر های حمل و نقل بود. این سازه ها علاوه بر سبک وزن بودن و طراحی سازه ای ساده و اصولی، سرعت اجرای کار را بالا برده اند.

بنابراین بر اساس الگوهای معماری پایدار و لزوم استفاده کاربردی از مواد و مصالح قابل بازیافت، در راستای حفظ و احترام به محیط طبیعی در مقابل محیط مصنوع و همچنین به منظور کاهش هزینه های ساخت، پیشنهاد استفاده از کانتینرهای حمل و نقل به کارفرما ارائه شد و در دستور کار قرار گرفت.

معماری توسط کانتینرهای حمل و نقل پوشش دلگرم کننده ای به عنوان معماری سبز و جایگزینی مناسب به عنوان ساختمان های سنتی مرده محسوب می شود و انتخاب هوشمندانه ای برای افرادی که به دنبال ساخت و ساز طبیعت گرا هستند می باشد. با توجه به چالش منطقه و موارد ذکر شده، طرح اولیه این بوده که کانتینرها به صورتی ساده کنار هم قرار بگیرند و با حداقل دخالت در ساختار اصلی مجموعه، یک واحد مدولار با استانداردهای معمارانه ارائه دهند.


قرارگیری حجم عرصه ها و مجموعه بر اساس مواردی همچون زمین، چشم انداز شهر، حفظ حریم ساختمان های اطراف، کاربری و دسترسی ها ایجاد شده که در سه ناحیه عمده مانند: ضلع شرقی که شامل رستوران و کافی شاپ، ضلع جنوبی شامل کاربری های خدماتی، بخش اداری و بازی جعبه نوردی تعبیه شده است. ناحیه غربی هم به "فرار از اتاق" تعبیه شده که مشرف به قسمت های بازی و تفریحی می باشد. شکل گیری حجم و پلان در هر کدام از بخش های مذکور نیز بر اساس دستیابی به دید و منظر بهتر، شرایط اقلیمی، جهت تابش آفتاب در فصول مختلف و مسیر حرکت پیاده ، صورت پذیرفت.

با چرخش حجم در قسمت های فوقانی بخش شرقی، منظره شهر از این ضلع قابل مشاهده می باشد که با ایجاد گستردگی در طبقه همکف حس دعوت کنندگی برای عموم تشکیل شده است. بدین ترتیب تنوع فضایی نیز با ایجاد فضاهای باز و نیمه باز در کنار فضاهای بسته حاصل گردید. به منظور حصول یکپارچگی در داخل و خارج بنا ، در طراحی داخلی نیز حفظ هویت صنعتی کانتینر به عنوان یک اصل در نظر گرفته شد. با توجه به ماهیت فلزی جداره ها، تعدادی از کانتینر ها با کاربری شاخص ، با رنگ های گرم رنگ آمیزی شده اند تا در تقابل با فضاهای سرد و صنعتی حاکم قرار گرفته و لطافت و شادابی فضا را افزایش دهند.



گروه معماران آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

این فروشگاه در یکی از مراکز خرید بزرگ در پرو واقع شده است. طراحی داخلی این پروژه در هماهنگی با ایده مفهومی نام کارترپیلار بوده است که امروزه به کیفیت و مقاومت  و به عنوان یک برند صنعتی و در سطح ابزار و البسه کار معرفی شده است و از 100 برند برتر جهان محسوب می شود.

 در راستای رسیدن به فضایی با تداعی طراحی صنعتی از پروفیل های فلزی در دیوار و قفسه سازی ها و همچنین اکسپوزکردن سقفها به وسیلۀ نمایان کردن عناصر سازه ای و تاسیساتی به همراه نور پردازی توسط روشنایی های آویز به همین سبک استفاده گردیده است.

طراحی مدولار از دیگر نکات بارز در طراحی این فروشگاه می باشد و رنگ های زرد، خاکستری و مشکی به کار رفته در فضای داخلی برگرفته از لوگو و آرم این برند بوده است.

 استفاده از چوب به گرمابخشی در فضا و تصاویر دیواری به ایجاد احساسی متفاوت و رهایی از یکنواختی در فروشگاه کمک کرده است.

 قفسه بندی های متناسب دسترسی به محصولات را آسان ساخته و مشاهده همه محصولات را برای مخاطبین ممکن ساخته است.
در  ترکیب کلی طراحی دکوراسیون تلاش شده تا در پیکربندی فروشگاه، پلان، بافت، کف و نورپردازی استفاده از عناصر مشترک تمام فروشگاههای کاترپیلار در سراسر دنیا استفاده شود.



دکوراسیون داخلی آرل

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

طراحی این دفتر کار مدرن و رنگارنگ متعلق به شرکت حمل و نقل Uber و در شهر لندن، انگلستان می باشد که اخیرا توسط شرکت معماری Denton Associates طراحی شده است. مساحت فضا بالغ بر ۱۰۰۰۰ فوت مربع بوده که معمار مجموعه طرح های خود را با ترکیبی از پالت های رنگی مختلف و الگوهای تزئینی در پوشش طبیعی دیوار و اقلام دکوری در فضا گنجانده است.

وجود خطوط  و فضاهایی تفکیک شده در طراحی فضایی غیر رسمی و راحت ایجاد کرده است.

طراحی شامل مجموعه ای از اتاق های ملاقات خصوصی و کابین های غیر رسمی با مبلمان در سبک ها ورنگ های مختلف می باشد که مکانی انعطاف پذیر برای پاسخگویی به نیاز مشتریان و کارمندان ایجاد کرده است.

مبلمان مورد استفاده در این پروژه ترکیبی از قطعات متنوع، سبک های متضاد و پارچه ها و متریال های مختلف می باشد و نورپردازی از نکات اساسی به کار رفته در این سبک طراحی می باشد.


طراحی دفتر کار مدرن-گروه معماران آرل


  • arel arel
  • ۰
  • ۰

همیشه در اکثر هتل ها برداشت اول مراجعه کنندگان به هتل در اقامت آنها بسیار اهمیت دارد و بدین منظور در وهله اول طراحی لابی اولویت قرار می گیرد. چرا که این اولین فضایی است که به چشم بیننده می آید و می تواند با توجه به آن، بقیه فضا ها را تا حدودی تجسم کند. در این راستا باید لابی هر هتلی تا حدودی چند منظوره به با تیپ مبلمان مختلف: اعم از رسمی و راحتی اشغال شود تا پاسخگوی نیاز هر مسافر و مراجعه کننده باشد.
در اینجا تصاویری از پروژه هتل در چین را مشاهده می کنیم که از مجموعه ساختمان های نیمه تاریخی هنری مربوط به سال 1950 تشکیل شده است. اما بر خلاف تصور به محض ورود به فضای لابی با طراحی داخلی مدرن روبه رو می شویم که ذهنیت را در مورد تاریخی و قدیمی بودن هتل کاملا تغییر می دهد. در ادامه، در این مجموعه امکاناتی از قبیل: یک سالن ورزشی، 80 سوئیت و اتاق، رستوران و نمایشگاه هایی با چشم انداز به پارک و دریاچه در نظر گرفته شده است و اقامتی راحت و جذاب را برای ساکنان فراهم آورده است.


https://www.arel.ir

  • arel arel
  • ۰
  • ۰

هایپرمارکت در واقع در  تجارت و بازرگانی به فروشگاهی که از ترکیب کالاهای مربوط به سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های چندمنظوره، در مقیاسی بزرگ استفاده می‌کند، گفته می‌شود. هایپرمارکت‌ها در عمل یک بنگاه خرده ‌فروشی کالاهای مختلف مصرفی می‌باشند که طیف وسیعی از محصولات را ارائه داده و عمدتأ شامل انواع گوناگون مواد غذایی و کالاهای مصرفی خانگی و… می‌باشند. بطور خلاصه، یک هایپرمارکت، فروشگاهی است، که توانایی برآورده کردن احتیاجات سبد خرید مشتریان خود را، در یک بار بازدید، داشته باشد. همراه آرل باشید..

با توجه به هدف اصلی این نوع فروشگاه های بزرگ که خدمت رسانی به مشتری می باشد و با در نظر گرفتن ارتباط مستقیم فضا با انسان ، نقش طراحی فضای داخلی متناسب با نیاز ها و دکوراسیون و چیدمان مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است تا دسترسی آسان برای مشتریان امکانپذیر باشد و این هدف از طریق چیدمان مناسب قفسه ها و با ارتفاع و طراحی متناسب آن ها و همینطور زیبایی و جذابیت فضا  تکمیل شده و به نحوی موثر بر انتخاب مشتریات تاثیرگذار خواهد بود. در ادامه با آرل با مشاهده قسمت های مختلفی از هایپر مارکت ها با سبک های متنوع در دکوراسیون داخلی با چیدمان قفسه های متفاوت همراه باشید…



عکس های بیشتر


  • arel arel
  • ۰
  • ۰

"عزیز دلم سیمین، باز کار بنایی لنگ شده است. آجر هنوز نرسیده و کار نیمه‌کاره مانده... چقدر اوقاتم تلخ است" این جملات که ۶۴ سال پیش در نامه‌ای به قلم جلال آل‌احمد خطاب به همسرش، سیمین دانشور نوشته شده، گویی همچنان معتبر است.
خانه این دو نویسنده مطرح ایرانی، واقع در شمال تهران، این روزها در حال بازسازی و تبدیل به موزه است، اما به تازگی محمدحسین دانایی، خواهرزاده آل‌احمد، برای چندمین بار اعتراض کرده که "با وجود تأمین بودجه"، بازسازی این خانه کماکان "نیمه‌کاره" است.
خانه جلال و سیمین، با مساحت ۴۲۰ متر مربع، زیربنای حدود ۲۵۰ مترمربع و ۲ طبقه، در کوچه بن‌بست "ارض" در منطقه دزاشیب تهران واقع است. تقریبا همزمان با ثبت ملی خانه‌ پدر جلال آل احمد واقع در خیابان خیام تهران که در زمان احمدشاه قاجار ساخته شد از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، خانه جلال و سیمین نیز در فهرست بناهای تاریخی و میراث فرهنگی ایران ثبت شد. در تهران، بلافاصله پس از درگذشت سیمین دانشور در اسفند ۱۳۹۰ زمزمه‌های تبدیل خانه جلال و سیمین به موزه شنیده شد؛ گرچه خواهر سیمین همراه با همسرش همچنان در این خانه زندگی می‌کردند. علیرضا دهقان، نماینده وقت مجلس، چند روز پس از درگذشت سیمین، در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خواست که برای این کار "به موقع وارد عمل شود". همچنین احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران در همان اسفند ۱۳۹۰ گفت که خانه جلال و سیمین باید "یادگاری برای تهران باشد که این پیشنهاد از سوی رئیس شورای شهر تهران پذیرفته شد و قرار شد طی طرحی در صحن شورا به رأی گذاشته شود". شش ماه بعد، مجتبی یزدانی، شهردار منطقه یک تهران در یک نشست خبری گفت:‌ "تا پایان سال جاری (۱۳۹۱)، منازل جلال آل‌احمد و نیما یوشیج توسط شهرداری شمیرانات تملک می‌شود."
اما خرید خانه جلال و سیمین از سوی شهرداری تهران به سادگی نبود و رسانه‌های ایران از "اختلاف میان ورثه‌ها" نوشتند. بالاخره شهرداری منطقه یک تهران اعلام کرد که خانه سیمین دانشور و جلال آل‌آحمد دوشنبه، هشتم اردیبهشت‌ ۱۳۹۳ از سوی شهرداری با قراردادی به ارزش پنج میلیارد تومان خریده شد. اما با فروش خانه به شهرداری، موضوع نگهداری وسایل آن پیش آمد و رسانه‌های ایران نوشتند که این وسایل "در یکی از اتاق‌های معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه‌ یک تهران جا خوش کرده‌اند."
نامگذاری این خانه هم در این سال‌ها واکنش‌هایی برانگیخت. در ابتدا قرار بود که این خانه، «خانه ادبیات» نامیده شود، اما امیرحسین دانایی در سال ۱۳۹۵ به خبرگزاری مهر گفت: "عناوین مبالغه‌آمیزی مثل 'خانه ادبیات ایران' جا نمی‌افتد، خوشایند نیست و اثر منفی هم دارد. بهتر است واقع‌بین باشیم، یعنی قبول کنیم که خانه سیمین و جلال، فقط و فقط خانه این دو نویسنده از جمع نویسندگان معاصر است." بالاخره قرار شد که خانه جلال و سیمین با عنوان "خانه-موزه" مطرح شود. اما اصل ماجرا که همان عملیات مرمت و بازسازی خانه بود، چندین بار به علت آنچه "فقدان اعتبار" خوانده می‌شد، به تأخیر افتاد. در اردیبهشت ۹۴، خلیل راحتی مدیرعامل وقت شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران به خبرگزاری دانشجویان ایران گفت که "عملیات اجرایی مرمت از ابتدای اسفندماه ۹۳ آغاز شده است که هم اکنون در دست اجراست."

اما در شهریور ۹۴، جمعی از اصحاب قلم با انتشار نامه‌ای سرگشاده به محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران و دیگر مقامات دولتی، نسبت به وضعیت نامشخص خانه جلال و سیمین و تاخیر در بازسازی آن اعتراض کردند. خلیل راحتی دوباره توضیح داد که "در سال ۹۴ اولویت با پروژه‌هایی بود که بیش از ۵۰ درصد پیشرفت داشتند و ازآنجایی که بهسازی خانه سیمین و جلال کمتر از ۵۰ درصد پیشرفت داشته است در دستور کار سالجاری قرار نداشت." چگونگی تغییرات در بازسازی خانه جلال و سیمین نیز از همان ابتدا حساسیت‌برانگیز بود. امیرمسعود انوش‌فر، مدیر پروژه مرمت خانه سال ۱۳۹۴ به خبرگزاری مهر گفت: "در طرح ما ساختار خانه هیچ تغییری پیدا نمی‌کرد بلکه با تمهیداتی، سیمین و جلال نیز به صورت مولتی مدیا به استقبال مخاطبان خود در خانه خودشان می‌آمدند."
در آذر ۱۳۹۵، جمعی از خبرنگاران و اعضای شورای شهر تهران برای این که از نزدیک شاهد این تغییرات شوند، در محل خانه جلال و سیمین حضور یافتند. یک ماه پیش، علیرضا جعفری، مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران درباره این روند گفت که "عملیات‌ استحکام‌بخشی و مقاوم‌سازی، بر اساس مداخله حداقلی" انجام شده، کار "مجموعه‌های الحاقی همچون فضاهای خدماتی و رفاهی" به پایان رسیده و اشیای این خانه نیز "مرمت شده است". این اظهارات در حالی است که او در فروردین گذشته، گفته بود که پروژه بازسازی این خانه "تا پایان بهار" به بهره‌برداری می‌رسد.
اهمیت خانه جلال و سیمین چیست؟
خانه جلال و سیمین فقط محل زندگی یک زوج نویسنده نبوده، بلکه حتی پس از مرگ جلال هم مرکز توجه بسیاری از اهالی ادب ایران بوده است. سر درآوردن از این خانه، سرک کشیدن به زندگی خصوصی دو نویسنده نیست، بلکه آشنایی با یک دوره تاریخی است که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز شده و تا پس از انقلاب ادامه دارد. همچنین در میان خانه‌ نویسندگان ایرانی و شاید دیگر کشورها، نمی‌توان خانه‌ای را مثل خانه جلال و سیمین یافت که صاحب ادیبش نه تنها مراحل ساخت آن را آجر به آجر و پنجره به پنجره، شرح داده و مکتوب کرده، بلکه خود نیز در روند ساخت آن شرکت داشته است.
جلال در یکی از نامه‌هایش به سیمین می‌نویسد: "عزیز دلم سیمین... الان از سر ساختمان برگشته‌ام. مبارکت باشد درها را بردم بالا و تا من آنجا بودم سه تایش را کار گذاشتند. جمعا پانزده تا چارچوب در و پنجره بردم بالا."
یا: "خودم هم یک پا بنا بودم و هم یک پا عمله. انواع مختلف کارهای ساختمان را کردم. از سر جرز آجر گذاشتن و جرز را بالا بردن گرفته تا آجر بالا انداختن و کار گِل و آجر سابیدن و الخ."
سفر یک ساله سیمین دانشور به آمریکا و تحصیل در دانشگاه استنفورد در سال‌های ۱۳۳۱ و ۱۳۳۲، همزمان با ساخت این خانه بود. دوری از سیمین و نامه‌نگاری با او، به جلال این فرصت را بخشید که از آغاز تا تقریبا پایان ساخت خانه را برای شریک زندگی‌اش شرح دهد: "امروز صبح صاف اول وقت رفتم سر زمین که کم‌کم بدل خواهد شد به 'سر ساختمان'."
طبق معمول، اولین مشکل ساختن خانه، تأمین مالی آن است: "شب رفتم منزل مادرم شام آنجا بودم... التماس دعایت را رساندم و گفتم خیال دارد کربلا برود. البته برای خر کردن آنها که شاید پولی برای خانه سرهم کنند. وگرنه مبادا بروی دختر جان!"
همچنین سایه سیاست از همان ابتدا بر این خانه افتاده بود: "از کاغذم که برخاستم رفتم حزب. بنا را دیدم. می‌دانی که بنا حزبی است." با این حال جلال از ساختن خانه، راهی برای گریز از سیاست پیدا کرده بود: "این روزها باز هوای سیاست گه‌مرغی است و حزب ما فعالیتی دارد ولی من دو روز است که خبر از هیچ جای دنیا ندارم جز از کوره‌پزخانه و آجر و چوب و حصیر و بنایی."

همسایگی با نیما یوشیج
جلال در مقاله‌ "پیرمرد چشم ما بود" که در رثای نیما یوشیج نوشته، توضیح داده که چگونگی زمینی را در همسایگی خانه نیما یوشیج برای ساخت این خانه انتخاب کرد: "دیگر او ]نیما[ را ندیدم تا به خانه شمیران رفتند. شاید در حدود سال ۲۹ و ۳۰ که یکی دو بار با زنم سراغشان رفتیم. همان نزدیکی‌های خانه آنها زمینی وقفی از وزارت فرهنگ گرفته بودیم و خیال داشتیم لانه‌ای بسازیم ... . محل هنوز بیابان بود و خانه‌ها درست از سینه خاک درآمده بودند و در چنان بیغوله‌ای آشنایی غنیمتی بود. آنهم با نیما."
جلال در نامه‌هایش به سیمین نیز شرح داده که نیما چگونه به ساخت خانه‌شان کمک می‌کرد: "رفتم شمیران سر زمین. آن یارو که در خانه‌اش اطاق کرایه کرده بودیم برای عمله‌ها، عمله‌ها را بیرون کرده بود...من تا رسیدم و از مسئله خبردار شدم رفتم خانه نیما - یعنی برای جلوگیری از عصبانیت خودم پناه به خانه نیما بردم - و خلاصه قرار شد دو سه‌ شب آنها به عمله‌ها جا بدهند تا آلونکی برایشان علم کنم. خیلی محبت می‌کنند. خدا خیرشان بدهد."
دوری و کندی در ارتباط، موجب نمی‌شود که جلال از همان آغاز با فرستادن نقشه، برای ساخت خانه با همسرش مشورت نکند. سیمین می‌نویسد: "در صدد تهیه نقشه خانه هستم (امر تو را بنده شدم). سبک ساختمان اینجا با ایران بکلی متفاوت است."
جلال هم نقشه‌های خانه را برای سیمین می‌فرستد: "نقشه را هم امشب تا ساعت هفت باید بروم و از معینی بگیرم و یک کپی از آن برایت خواهم فرستاد."
این دو همزمان با ساخت خانه، رؤیاهای مشترک خود را نیز می‌سازند. سیمین می نویسد: "در نقشه خانه اطاق بچه را منظور نکرده بودی، دستت سپرده شیطان."
جلال گاهی از خوبی‌های حضور در ساخت خانه می‌گوید: "عالمی دارد با عمله‌ها و شوفرها نشست و برخاست کردن. تماس خوبی با مردم پیدا کرده‌ام. با مردمی که لغت قلمبه نمی‌گویند و عوامند و آداب‌دان نیستند و چقدر آدم راحت است در برخورد با اینها."
گاهی سخت از آنان دل‌آزرده می‌شود: "تجاربی که ازین جوشیدن با همه به دست آوردم، باز دلم را از مردم به تمام معنی کلمه سخت زده کرده و باز احتیاج به فرار از مردم است."
خانه‌ای از خنده و عشق
با این حال، جلال از نظر روحی سخت به این خانه وابسته بود: "این مسئله از لحاظ روحی برای من اهمیت دارد. من باید با ساختن خانه و نشستن در آن و پا سینه دیوار زدن، در عمل حس کنم که جای پای قرصی گیر آورده‌ام تا بتوانم در ذهن و در فکر هم به جای پای قرصی برسم."
یا: "عزیز دلم سیمین، امروز عصر باز شاد و شاداب از سر ساختمان برگشتم و به این مناسبت نخواستم با رفتن به منزل پدرم یا جای دیگر غم و غصه‌ای بر دل خود وارد بیاورم."
برای سیمین نیز ساختن خانه، آسودگی خاطر می‌آورد: "اگر خانه را بسازی خیلی ممنون تو خواهم شد و از اجاره‌نشینی و اسباب‌کشی‌های مدام آسوده خواهیم شد، ولی نه این که این ساختن خانه به قیمت سلامتی تو تمام شود."
ساخت خانه برای جلال آل‌احمد با خون دل و ترسی مدام همراه بود: "همه ترسم از این است که سفر تو تمام شود و کار ساختمان تمام نشده باشد..." یا "اگر از ناراحتی بنایی و غیبت تو راحت بشوم چه قدر آسوده‌تر خواهم شد."
با این حال او گاهی به سیمین و شاید خود دلداری می‌دهد: "خیالت ناراحت نباشد. همیشه در بنایی از این دردسرها هست. اگر این دردسرها را نداشت که دیگر عروسی بود نه بنایی."
روایت ساخت این خانه که در نامه‌های چاپ شده از سیمین و جلال وجود دارد، بیش از آنکه ظاهر خانه را توصیف کند - مثل توصیفاتی که جلال از آجرهای قرمز خانه می‌نویسد - شرح جان و عشقی است که در خانه دمیده می‌شود. جلال برای سیمین می‌نویسد: "تو در زندگی با من کم خندیدی اما از حالا این فرمانبردار تو کاری می‌کند که روح خانه غش غش خنده‌های تو باشد."
سیمین هم در یکی از نامه‌ها می‌گوید: "وقتی فکر می‌کنم که تو داری برای استقرار خودمان تلاش می‌کنی و خانه می‌سازی، هم دلم می‌گیرد و هم دلم از لذت آب می‌شود... خانه‌ای که تو می‌سازی هر خشتش با عشق روی خشت دیگر گذاشته می‌شود و برای من از هر قصری مجلل‌تر است و می‌دانم که این عشق روح خانه خواهد بود و در خانه پراکنده خواهد شد."




گروه معماران آرل
  • arel arel